خوش قواره
فارسی به انگلیسی
nicely cut out
clean, rakish, sightly, well-rounded
فرهنگ فارسی
خوش اندازه متناسب
لغت نامه دهخدا
خوش قواره. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) خوش اندازه. متناسب. ( یادداشت مؤلف ). مقابل بدقواره.
- جامه خوش قواره ؛ متناسب.
- زمین خوش قواره ؛ با ابعاد متناسب.
- جامه خوش قواره ؛ متناسب.
- زمین خوش قواره ؛ با ابعاد متناسب.
کلمات دیگر: