کلمه جو
صفحه اصلی

خوش مکان

فرهنگ فارسی

مکان خوب جای نیکو

لغت نامه دهخدا

خوش مکان . [خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (اِ مرکب ) مکان خوب . جای نیکو.


خوش مکان . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اردکان شهرستان شیراز واقع در 4 هزارگزی جنوب اردکان و 6 هزارگزی باختری شوسه ٔ اردکان به شیراز. این ناحیه کوهستانی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است یک فرسنگی جنوبی اردکان فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ).


خوش مکان. [خوَش ْ / خُش ْ م َ ] ( اِ مرکب ) مکان خوب. جای نیکو.

خوش مکان. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج واقع در جنوب خاوری پاوه و 7 هزارگزی راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

خوش مکان. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در نه هزارگزی جنوب باختری برازجان ، کنار راه شوسه بوشهر به شیراز. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

خوش مکان. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش اردکان شهرستان شیراز واقع در 4 هزارگزی جنوب اردکان و 6 هزارگزی باختری شوسه اردکان به شیراز. این ناحیه کوهستانی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ). قریه ای است یک فرسنگی جنوبی اردکان فارس. ( از فارسنامه ناصری ).

خوش مکان . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در جنوب خاوری پاوه و 7 هزارگزی راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


خوش مکان . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در نه هزارگزی جنوب باختری برازجان ، کنار راه شوسه ٔ بوشهر به شیراز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


دانشنامه عمومی

خوش مکان موارد زیر است:
خوش مکان (دشتستان)
خوش مکان (سپیدان)
خوش مکان علیا


کلمات دیگر: