سستی مانده گردیدن و سست شدن .
ونیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( ونیة ) ونیة. [ وَن ْ ی َ ] ( ع اِ ) مروارید یا رشته مروارید. || و جوال.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) سستی. وِنْیة. ( منتهی الارب ). || ( مص ) مانده گردیدن و سست شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
ونیه. [ وِن ْ ی َ ] ( ع اِ ) وَنْیة. ( از منتهی الارب ). || ( مص ) مانده گردیدن و سست شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به ونی شود.
ونیه. [ وِن ْ ی َ ] ( ع اِ ) وَنْیة. ( از منتهی الارب ). || ( مص ) مانده گردیدن و سست شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به ونی شود.
ونیه . [ وِن ْ ی َ ] (ع اِ) وَنْیة. (از منتهی الارب ). || (مص ) مانده گردیدن و سست شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به ونی شود.
ونیة. [ وَن ْ ی َ ] (ع اِ) مروارید یا رشته ٔ مروارید. || و جوال .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِمص ) سستی . وِنْیة. (منتهی الارب ). || (مص ) مانده گردیدن و سست شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: