( نباحة ) نباحة. [ ن َب ْ باح َ ] ( ع اِ ) قسمی از شبه سپید خرد که از مکه آرند و از آن گردن بند سازند. ( ناظم الاطباء ). مناقفی که ازمکه آرند و رفع چشم زخم را به گردن بند کشند. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). یا صدف بیضی شکل خرد.صدف بیض صغار. ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد از لسان ). ج ، نَبّاح. || ( ص ) ماده سگ سخت آواز. ( ناظم الاطباء ). تأنیث نباح است. رجوع به نباح شود.
نباحه
لغت نامه دهخدا
نباحة. [ ن َب ْ باح َ ] (ع اِ) قسمی از شبه ٔ سپید خرد که از مکه آرند و از آن گردن بند سازند. (ناظم الاطباء). مناقفی که ازمکه آرند و رفع چشم زخم را به گردن بند کشند. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). یا صدف بیضی شکل خرد.صدف بیض صغار. (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد از لسان ). ج ، نَبّاح . || (ص ) ماده سگ سخت آواز. (ناظم الاطباء). تأنیث نباح است . رجوع به نباح شود.
کلمات دیگر: