جمع هامل
هموله
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
همولة. [ هَُ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ هامل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هامل شود.
( همولة ) همولة. [ هَُ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ هامل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هامل شود.
دانشنامه عمومی
طایفه بزرگ ، خاندان ، در برخی متون ادبی به معنای صبور و شکیبا
هموله طایفه ای از سه هونی است که زیرمجموعۀ چهارلنگ کیان ارثی اند. واژۀ هموله از دو جزء همو (همانند) و له (عقاب) ساخته شده است (در زبان فارسی هم «آله» به معنی عقاب است). هموله چهار تیره دارد که یکی از این تیره ها تیزگرد نام دارد که با معنای کلمه هموله (همانند عقاب) کاملاً مطابقت دارد.
کلمات دیگر: