فخر کردن مباهات نمودن .
ناییدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناییدن. [ دَ ] ( مص ) فخر کردن. مباهات نمودن. ( برهان قاطع ) ( از آنندراج ). لاف زدن. ( ناظم الاطباء ). به این معنی در جهانگیری و رشیدی نیامده ولی در دساتیر آمده است. ظاهراًمصحف «بالیدن » است. ( حاشیه معین بر برهان قاطع ).
نائیدن. [ دَ ] ( مص ) فخر کردن و مباهات نمودن . ( برهان ). مباهات کردن. ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ). ( غیاث ). لاف زدن. مباهات کردن. ( از ناظم الاطباء ). سرافرازی کردن. به خود بالیدن. نازیدن. به خود نازیدن. تفاخر.
کلمات دیگر: