کلمه جو
صفحه اصلی

هنبی

لغت نامه دهخدا

هنبی. [ هَُ ن ْ ن َ با / هََ ن َ با ] ( ع ص ) زن گول و نادان که در کار زیرکی و استادی کردن نتواند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

هنبی. [ هِم ْ بی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به هنب که بطنی است از ربیعه. ( سمعانی ).

هنبی . [ هَُ ن ْ ن َ با / هََ ن َ با ] (ع ص ) زن گول و نادان که در کار زیرکی و استادی کردن نتواند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


هنبی . [ هِم ْ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب به هنب که بطنی است از ربیعه . (سمعانی ).



کلمات دیگر: