کلمه جو
صفحه اصلی

وور و وور

فرهنگ فارسی

بیشمار و کثیر و انبوه و غلبه ایل وور و وور گروه بیشمار .

لغت نامه دهخدا

وور و وور. [ وو رُ / وورْ رُ ] ( ق ) ( در تداول ) متصل. پیاپی. پی درپی. پشت سرهم. یک ریز. یک بند.


کلمات دیگر: