دروغ
کذبان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کذبان . [ ک ُ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کُذبی ̍. (از اقرب الموارد). رجوع به کذبی ̍شود.
کذبان. [ ک َ ] ( ع ص ) دروغگوی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مرد دروغگو. ( ناظم الاطباء ). کَذّاب. کاذب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کاذب و کذاب شود.
کذبان. [ ک ُ ] ( ع اِ ) دروغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). کُذبی ̍. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کذبی ̍شود.
کذبان. [ ک ُ ] ( ع اِ ) دروغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). کُذبی ̍. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کذبی ̍شود.
کذبان . [ ک َ ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد دروغگو. (ناظم الاطباء). کَذّاب . کاذب . (از اقرب الموارد). رجوع به کاذب و کذاب شود.
کلمات دیگر: