کلمه جو
صفحه اصلی

زیست پذیر

فارسی به انگلیسی

habitable, livable, Liveable, viable


habitable, livable, liveable, viable

مترادف و متضاد

viable (صفت)
ماندنی، قابل دوام، مناسب رشد و ترقی، زیست پذیر، زنده ماندنی


کلمات دیگر: