کلمه جو
صفحه اصلی

چیز تسویه شده

مترادف و متضاد

offscouring (اسم)
چیز تسویه شده، کثافت و اشغال بیرون انداخته

settled (صفت)
مقرر، چیز تسویه شده


کلمات دیگر: