کلمه جو
صفحه اصلی

سرعت داشتن

فارسی به انگلیسی

to exceed the speed limit

مترادف و متضاد

scoot (فعل)
جستن، لیز خوردن، سرعت داشتن، ناگهان سر خوردن، به سرعت و مثل تیر شهاب رفتن


کلمات دیگر: