خال خال، رنگ برنگ
رنگ برنگ
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - رنگارنگ گوناگون . ۲ - نوع بنوع جورواجور .
رنگارنگ بلونهای مختلف
رنگارنگ بلونهای مختلف
لغت نامه دهخدا
رنگ برنگ. [ رَ ب ِ رَ ] ( ص مرکب ) رنگارنگ. به لونهای مختلف. به رنگهای گوناگون. متلون. به انواع و اقسام مختلف :
شعر بی رنگ ولیکن شعرا رنگ برنگ
همه چون دیو دوان و همه شنگند و مشنگ.
شعر بی رنگ ولیکن شعرا رنگ برنگ
همه چون دیو دوان و همه شنگند و مشنگ.
قریعالدهر.
کلمات دیگر: