کلمه جو
صفحه اصلی

عمل سوراخ کردن

فارسی به انگلیسی

boring

مترادف و متضاد

perforation (اسم)
سفت، سوراخ، ایجاد سوراخ، لبه کنگره ای مثل تمبر پستی، عمل سوراخ کردن

transfixion (اسم)
عمل سوراخ کردن


کلمات دیگر: