کلمه جو
صفحه اصلی

ناپز

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه که هرقدردرکنار آتش نهند نپزد . ناپزا. ۲ - آنچه که دیرپزد .

لغت نامه دهخدا

ناپز. [ پ َ ] ( نف مرکب )ناپزا. ناپزنده. دیر پزنده. که دیر پزد. که نپزد.

فرهنگ عمید

چیزی که دیر پخته شود، ناپزنده، دیرپز.

گویش مازنی

/naa paz/ دیرپز – غذای دیرپز

دیرپز – غذای دیرپز



کلمات دیگر: