( اسم ) غرضی که از آسمان بگوش رسد آسمان غرش غرش ابر رعد .
تا به خانه و تنور و گلخن و کوره .
تا به خانه و تنور و گلخن و کوره .
تندور. [ ت ُ / ت َ ] (اِ) تابخانه و تنور و گلخن و کوره . (ناظم الاطباء). تَنّور و تَنور. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تنور شود.
طیان (از لغت فرس اسدی ایضاً).
؟ (از معیار جمالی چ دانشگاه ص 133).
تندر#NAME?
تندور در گویش زابلی به معنای تنور میباشد.
تنور