حزمی والله : سوگند باخدای
حزمی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حزمی . [ ح َ ما ] (ع اِ، صوت ) حَزمی واﷲ؛ اما واﷲ. سوگند با خدای . (منتهی الارب ).
حزمی . [ ح َ ی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است به حزم از آل ابوبکربن محمدبن الحزم . (سمعانی ).
حزمی. [ ح َ ی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب است به حزم از آل ابوبکربن محمدبن الحزم. ( سمعانی ).
حزمی. [ ح َ ما ] ( ع اِ، صوت ) حَزمی واﷲ؛ اما واﷲ. سوگند با خدای. ( منتهی الارب ).
حزمی. [ ح َ ما ] ( ع اِ، صوت ) حَزمی واﷲ؛ اما واﷲ. سوگند با خدای. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: