کلمه جو
صفحه اصلی

رستمون

فرهنگ فارسی

انبوهی مردمان و اجتماع آنان در یک جایی

لغت نامه دهخدا

رستمون. [ رُ ت َ ] ( اِ ) انبوهی مردمان و اجتماع آنان در یک جایی. ( ناظم الاطباء ). اما در جای دیگر دیده نشد.


کلمات دیگر: