مقرری که مهر برنامه نهنده را دهند
رسم المهر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رسم المهر. [ رَ مُل ْ م ُ] ( ع اِ مرکب ) مقرری که مهربرنامه نهنده را دهند. چیزی که مهردار سلاطین و امرا از مردم گیرد در وقت مهر کردن بر منشورها و احکام. ( از آنندراج ) :
دل نگردد بی نشان عشق او فرمانروا
میتوان دادن به رسم المهر داغش نقد جان.
دل نگردد بی نشان عشق او فرمانروا
میتوان دادن به رسم المهر داغش نقد جان.
تأثیر.
کلمات دیگر: