خود را هم سنگ کسی نمودن
حریفی کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حریفی کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تظاهر کردن کسی به اینکه توانائی مقاومت با طرف را دارد. خود راهم کشتی نمودن. خود را هم سنگ کسی نمودن :
چو بهمن زین شبستان رخت بربند
حریفی کردنت با اژدها چند.
چو بهمن زین شبستان رخت بربند
حریفی کردنت با اژدها چند.
نظامی.
کلمات دیگر: