کلمه جو
صفحه اصلی

رسیم

فرهنگ فارسی

نام صحابیی هجری عبدی حافظ گفته است صحابی هجری عبدی است از بنی عبد القیس .

لغت نامه دهخدا

رسیم . [ رَ ] (ع مص ) به رفتار رسیم رفتن شتر. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || به سپل خود نشان بر زمین گذاشتن شتر. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). نشان گذاشتن بر زمین . (از اقرب الموارد). نشان گذاشتن بر زمین از سختی راه رفتن . (از متن اللغة).


رسیم. [ رَ ] ( ع اِ ) نوعی از رفتار شتر. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رفتار شتر، و آن فوق ذمیل است. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).

رسیم. [ رَ ] ( ع مص ) به رفتار رسیم رفتن شتر. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || به سپل خود نشان بر زمین گذاشتن شتر. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). نشان گذاشتن بر زمین. ( از اقرب الموارد ). نشان گذاشتن بر زمین از سختی راه رفتن. ( از متن اللغة ).

رسیم. [ رَ ] ( اِخ ) نام صحابیی هجری عبدی. ( منتهی الارب ). صحابی هجری عبدی است از بنی عبدالقیس. ( از تاج العروس ).

رسیم . [ رَ ] (اِخ ) نام صحابیی هجری عبدی . (منتهی الارب ). صحابی هجری عبدی است از بنی عبدالقیس . (از تاج العروس ).


رسیم . [ رَ ] (ع اِ) نوعی از رفتار شتر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رفتار شتر، و آن فوق ذمیل است . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).



کلمات دیگر: