کلمه جو
صفحه اصلی

دربله

لغت نامه دهخدا

( دربلة ) دربلة. [ دَ ب َ ل َ ] ( ع مص ) نواختن دهل. ( از منتهی الارب ). زدن طبل را. ( از اقرب الموارد ). || نوعی از رفتار. ( منتهی الارب ). نوعی از مشی و راه رفتن. ( از اقرب الموارد ).

دربلة. [ دَ ب َ ل َ ] (ع مص ) نواختن دهل . (از منتهی الارب ). زدن طبل را. (از اقرب الموارد). || نوعی از رفتار. (منتهی الارب ). نوعی از مشی و راه رفتن . (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: