رسن افکندن ریسمان انداختن
رسن تاختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رسن تاختن. [ رَ س َ ت َ ] ( مص مرکب ) رسن افکندن. ( از آنندراج ). ریسمان انداختن :
گه این را گه آن را رسن ساختی
خطر بین کز انسان رسن تاختی .
گه این را گه آن را رسن ساختی
خطر بین کز انسان رسن تاختی .
( از آنندراج ).
کلمات دیگر: