کلمه جو
صفحه اصلی

زنخره

لغت نامه دهخدا

( زنخرة ) زنخرة. [ زَ خ َ رَ ] ( ع مص ) زنخر بمنخره زنخرة؛ دمیدن در سوراخ بینی کسی. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

زنخرة. [ زَ خ َ رَ ] (ع مص ) زنخر بمنخره زنخرة؛ دمیدن در سوراخ بینی کسی . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: