( مصدر ) زه کمان را بحرکت در آوردن و رها کردن .
چله افشاندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چله افشاندن. [ چ ِل ْ ل َ / ل ِ اَ دَ ] ( مص مرکب ) زه کمان را به حرکت در آوردن و تکان دادن. چله کمان را کشیدن و رها کردن :
بی عقاب تیر هر سو صد شکار افکنده ام
چله از شصت هنر چون برکمان افشانده ام.
بی عقاب تیر هر سو صد شکار افکنده ام
چله از شصت هنر چون برکمان افشانده ام.
ثنائی ( از آنندراج ).
رجوع به چله شود.کلمات دیگر: