کلمه جو
صفحه اصلی

چلنگدار

لغت نامه دهخدا

چلنگدار. [ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران که در 29 هزارگزی شمال راه شوسه کرج به قزوین واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 170 تن سکنه دارد. آبش از رود کردان. محصولش غلات ، باغات میوه و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است و از طریق کردان ماشین هم می توان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دانشنامه عمومی

چلنگدار روستایی از توابع بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز ایران است.
این روستا در دهستان برغان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۸ نفر (۳۲خانوار) بوده است.
مردم روستا به زبان تاتی که از زبان های ایران شمال غربی است صحبت می کنند.


کلمات دیگر: