صورت افتادن ؛ به تصور آمدن. گمان رفتن. به نظر آمدن. تصور شدن : چون شب درآمدی چندان آوازهای مختلف دردادندی که صورت افتادی آسمان در زمین آن موضع در جنبش آمدند. ( تاریخ طبرستان ) .