کلمه جو
صفحه اصلی

از کار دست کشیدن

مترادف و متضاد

knock off (فعل)
کشتن، مردن، دست کشیدن از، از کار دست کشیدن

lie off (فعل)
از کار دست کشیدن، استراحت کردن، اندکی دور از کشتی ماندن


کلمات دیگر: