ارائه دادن، ترد کردن، لطیف کردن، عرضه کردن، تقدیم کردن، پیشنهاد دادن، حساس بودن
put in a proposal(فعل)
پیشنهاد دادن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- تسلیم اعلام نامه ای حاکی از قبول کار یا خرید و فروش پیشنهاد کردن . ۲- طرح کردن مطلبی برای حلاجی شدن آن .
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد دادن. [ ن َ / ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) قصد کردن. || پیشنهاد کردن. عرضه کردن. تسلیم اعلام نامه حاکی از قبول کار یا خرید و یا فروش. || طرح کردن مطلبی حلاجی شدن آنرا.