کلمه جو
صفحه اصلی

باسدار

فرهنگ فارسی

باجدار

لغت نامه دهخدا

باسدار. ( اِ ) بمعنی باجبان باشد. ( آنندراج ). شاید محرف پاسداراست. رجوع به پاسدار و باجدار شود.


کلمات دیگر: