کلمه جو
صفحه اصلی

برات دستور دادن

مترادف و متضاد

order (فعل)
تنظیم کردن، مرتب کردن، منظم کردن، فرمودن، فرمان دادن، سفارش دادن، برات دستور دادن


کلمات دیگر: