کلمه جو
صفحه اصلی

یکی شدن با

فارسی به انگلیسی

cleave, range

پیشنهاد کاربران

درهم افتادن ؛ یکی شدن. متحد شدن. دوستی پیدا شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
دلی را با دلی چون درهم افتد
همی آوازه ای در عالم افتد.
( سندبادنامه ) .


کلمات دیگر: