سلام،
یک تمرین ساده برای یوگا کاران فکری - خیالی:
جهت رفع استرس یا کاهش بار روانی حاصل از دوندگی های روز مره در جهت رفع مایهتاج زندگانی ، در طول روز چند دقیقه چشمان خود را ببندید و در مقابل چشمان خیال یک حبه قند به شکل مکعب مربع را تصور نماید و آنرا در هوا در نظر داشته باشید که شش سطوح آن آزاد باشند. حال سعی کنید اطراف آنرا در تمام جهات فضا با یک لایه از حبه قند های دیگر پر کنید و از خود به پرسید که برای این کار خیالی به چند حبه قند نیاز خواهید داشت؟ مطمئنن پاسخ سوال را پس از چند لحظه پیدا خواهید کرد، بصورت زیر : از آنجاییکه حبه قند خیالی دارای شش سطح می باشد، هرکدام از این سطوح میتوانند یک حبه قند را در همسایگی دیوار به دیوار پذیرا باشند. بنابر این برای ایجاد اولین لایه در اطراف حبه قند به شش حبه قند دیگر نیاز هست. چشم ها را باز نکنید و رشته خیال را ادامه دهید. در حین تمرکز فکری از خود به پرسید که اگر یک لایه دیگر روی لایه اول بخواهید ایجاد کنید به چند حبه قند نیاز خواهید داشت؟ با اندکی تامل و تفکر و تخیل به جواب سوال مطرح شده خواهید رسید: هرکدام از شش حبه قند لایه اول یکی از سطوح ششگانه خویش را با حبه قند اولی ( یا میانی ) مماس نموده و هرکدام دارای پنج سطح آزاد برای پذیرش همسایه دیوار به دیوار هستند. عدد شش را در خیال در عدد پنج ضرب کنید و جواب برابر با عدد سی خواهد بود. رشته خیال را ادامه دهید و سعی کنید تعداد حبه قندها را برای لایه های سوم و چهارم و پنجم و الا آخر محاسبه کنید و آنهم بدون استفاده از ماشین حساب. برای محاسبه تعداد مکعب های مورد نیاز لایه سوم به خود بگوئید که سی حبه قند در لایه دوم هرکدام یکی از سطوح ششگانه خودرا با لایه مادون یا پائینی به اشتراک گذاشته و هرکدام پنج سطح آزاد برای پذیرش همسایه دارند و عدد سی را عد پنج ضرب کنید که صدوپنجاه خواهد شد. و صد و پنجاه را در پنج ضرب کنید و حاصل آن برابر خواهد شد با هفتصد و پنجاه و الا آخر به سمت بینهایت. هنوز بازی تمام نشده تمرین تمرکز و تخیل را ادامه دهید. به قول معروف : ساکت باشید و محاسبه را ادامه دهید .
. . . . . . . . . . 750 , 150 , 30 , 6 , 1
در ادامه تخیل از خود به پرسید که آیا میتوان از این سری اعداد یک فرمول تصاعدی استخراج کرد که کاربرد عملی هم داشته باشد؟ یا اینکه تمرینی ساده بود جهت ایجاد تمرکز و رفع تنش. این فرمول با اندکی کنجکاوی به شکل زیر خواهد بود :
بینهایت <=== . . . . 3^6. 5 , 2^6. 5 , 1^6. 5 , 0^6. 5 , 1
▪ ^ علامتِ به توان رساندن است.
بعد از اینکه به این فرمول رسیدید از خود به پرسید که نتیجه این بازی خیالی چه کاربرد عملی می تواند داشته باشد؟ این جمله را به یاد بیاورید که : پای استدلالیون چوبین بوَد / پای چوبین سخت بی تمکین بوَد.
یک کاربرد عملی که خود بازهم در حیطه محاسبات می باشد: البته از طریق این کاربرد نه میتوان یک لقمه نان در آورد و نه یک لیوان آب! حال برای اینکه کاربرد را روشن تر لمس و احساس کنید، در خیال فرض کنید که در مدرسه آقا یا خانم معلم به شما یک مشق داده است که در تعطیلات دوروزه آخر هفته اگر حوصله داشتید آنرا در منزل حل کنید. سوال : برای ایجاد یا چینش لایه 1001 ام به چند حبه قند به شکل مکعب مربع نیاز خواهد بود ؟
حال چون خود شما قبل از در یافت مشق از آقا یا خانم معلم، فرمول را در قالب اعداد سروده اید، دیگر ترس به شما غلبه نمیکند و با یک حساب ساده سر انگشتی پاسخ را کف دست آقا یا خانم معلم خواهید گذاشت. عدد 5 را به توان 1000 می رسانید و سپس آنرا در عدد 6 ضرب می کنید!
کاربرد دوم : تصور کنید که جهان های موازی و بیشمار در پهنه بیکرانی و بینهایت به شکل حبه قند و یا مکعب مربع باشند، و اگر خواستید و دوست داشتید که اندکی با محاسبات الاهی آشنا شوید و بدانید که هستی بیکران خویش را با چه فرمولی از طریق تقسیم به کثرت رسانده است، آنگاه نام این تصاعد یا سری را به شکل زیر نام گذاری کنید : سری افزایش تورمی تعداد جهان های مکعب مربعی شکل در پهنه بیکرانی و بینهایت.
روز بعد یا هفته بعد دوباره تمرین یوگای فکری - خیالی را ادامه دهید و برای این کار بجای حبه قند یک توپ پینگ پنگ را در نظر بگیرید که کروی شکل می باشد. به همان فرمول بالا خواهید رسید و عنوان آن را به شکل زیر در قالب کلمات فرمول بندی کنید : سری افزایش تورمی تعداد جهان های کروی شکل در پهنه بیکرانی و بینهایت. هفته بعد برای تمرین تمرکز و رفع استرس یک منشور شش ضلعی و هشت سطحی مربعی ( شبیه خان های روی شان مومی در کندوی زنبور عسل ) را مورد تخیل قرار دهید. متوجه خواهید شد که فرمول آن اندکی با دو حالت قبلی تفاوت خواهد داشت : عدد 5 دیگر پایه تصاعد نخواهد بود بلکه عدد 7 و عدد اصلی 8 بجای 6. نام آن فرمول را بگذارید : سری افزایش تورمی تعداد جهان های خان زنبور عسلی شکل در پهنه بیکرانی و بینهایت.
اَشکال هندسی دیگر از قبیل مخروط ؛ هرم های سه سطحی و چهار سطحی و شش و هشت سطحی هم می توانند موضوع تمرین یوگا قرار گیرند. اما یک مقداری پیچیده ترند و از امر : ساکت باش و محاسبه کن ، کمتر میل به پیروی دارند. گرچه شکل مخروط بیشتر باب میل اندیشمندان دینی در طول تاریخ بوده است که پدیده های نزول و صعود را تبیین نمایند، اما در سطح جهانی چینش آنها در کنار همدیگر در پهنه نامتناهی مشکل تر از سه حالت اول می باشد، لذا اینکه خداوند متعال به احتمال قریب به یقین در عمل تقسیم هستی خویش از این اَشکال هندسی استفاده نکرده است. جهان های کروی از لحاظ سیمتری یا تقارن امتیاز رتبه اول را دارا می باشند، اما در بین آنها فضا های خالی و دست نخورده و بی مصرف ایجاد می شود که می توان آنرا نشانه عدم صرفه جویی دانست. لذا بیشترین احتمال نصیب مکعب مربع یا منشور شش ضلعی هشت سطحی با سطوح مربعی شکل شبیه خان های عسل، میشود. حال از خود به پرسید که آیا خداوند از یک نقطه دلخواه در پهنه هستی بیکران تقسیم تورمی را با یک جهان آغاز کرده و یا در مناطق بسیار دور دست نقاط زیادی را بطور همزمان انتخاب نموده که هرکدام در اطراف یک جهان مرکزی در حال افزایش تورمی بسر می برند و مرزهای این جزایر بیشمار تورمی به علت دور بودن هنوز بهم دیگر نرسیده و هنوز تصادمی صورت نگرفته است. اگر یک روزی در آینده های نزدیک و یا دور این جزایر غول آسا بطور شاخ به شاخ یا سینه به سینه و یا جبهه به جبهه و در تمام جهات بهمدیگر برخورد نمایند، آیا هستی بیکران متلاشی خواهد گردید و غیر از دود یا دُخان چیزی باقی نخواهد ماند؟ این حقیر ساده ترین امکان را انتخاب نموده ام که با دست خود موجب پریشانی خاطر خود نشوم. خداوند یک نقطه دلخواه را انتخاب نموده و یا اینکه در عین واحد و برق آسا یعنی بطور همزمان و معجزه آسا حدود 5 بتوان 1000 جهان عظیم الجثه را در یک چشم بهم زنی با ابلاغ امر : بشو ، بر هستی بیکران خویش آفریده است و پس از آن ایجاد لایه های بعدی و عمل تقسیم را به دست خودکاری و خودمختاری سپرده است و در لحظه بعد به بطور جاودانه به استراحت پرداخته است؟ بهر حال راه های خداوند متعال بیشمار اند و راه های خیال انسان هم نیمه بیشمار.
امید اینکه این تمرین یوگای فکری - خیالی سنگین نبوده باشد.
هاوکینگ در اثر معروف خود یعنی " طرح بزرگ " برای تعیین امکانات بیشمار محتوای جهان های موازی از عدد 500^10 استفاده کرده است. این حقیر جهان ها را از لحاظ فرم یا شکل و محتوا مطلقا برابر و همسان تصور می کنم.
در ختم بحث امروز یک تمرین ساده دیگر :
یک عدد دلخواه را تصور کنید که دارای یک میلیارد رقم باشد. اگر بخواهید این عدد را روی کاغذ بنویسید، احتمالا به یک دفتر پانصد صفحه ای نیاز خواهید داشت و چندین روز و هفته طول خواهد کشید که آنر تحریر نمائید. پس از اینکه نوشتن کتاب تمام شد برای تلفظ آن عدد بی زبان باید تمام ارقام را از صقحه اول تا آخر بر زبان بیاورید و شاید چند روزی طول بکشد. حال یک عدد دلخواه دیگر را انتخاب کنید که یک میلیارد به توان یک میلیارد رقم داشته باشد و برای سهولت در نوشتن آن همه ارقام آن عدد را یک رقم بین صفر تا نُه انتخاب کنید و از خود به پرسید که برای نوشتن و بیان آن عدد به چندین دهه یا قرن ، زمان نیاز خواهد بود. در پایان تمرین با شگفت و اعجاب از خود به پرسید: خداوند با چنین اعدادی چگونه دست و پنجه نرم می کند!!