انسان گرایی مکتبی در روانشناسی است. انسان گرایان و هستی گرایان هر دو به معنی زندگانی می اندیشند. خودآگاهی در مرکز جست وجوی انسان گرایان برای پیدا کردن معنای زندگی قرار دارد. اصطلاح انسان گرایی معنی های بسیار و تاریخچه ای طولانی دارد. نظریهٔ انسان گرایی در دهه های ۱۹۶۰-۱۹۵۰ و در پاسخ به روانکاوی و الگوهای رفتارگرایی، به نیروی سوم روانشناسی آمریکا تبدیل شد. روانکاوی انسان را اسیر تعارض های ناهشیار می داند و رفتارگرایی بر این باور است که انسان به واسطهٔ محیط شکل می گیرد. اما انسان گرایی، انسان و خودآگاهی را در مرکز توجه می داند و باور دارد که اشخاص حق آزادی، خودشکوفایی و رفتار اخلاقی دارند.
اراده ی آزاد
خودآگاهی
رشد و کمال
خودشکوفایی
رفتار اخلاقی
خلاقیت
توانمندی های بالقوه و بالفعل انسانی
با توجه به اینکه روانشناسان متعددی در حوزه ی روانشناسی انسان گرایانه فعالیت کرده اند و نظریه های متفاوت و متنوعی هم ارائه کرده اند، نمی توان یک پروفایل یکسان در مورد ماهیت انسان را به همه ی آنها نسبت داد.
با این حال شاید تصویر زیر، تا حدی تصویر کلی ماهیت انسان در نظریه های روانشناسی انسان گرا را ترسیم کند:
.
اراده ی آزاد
خودآگاهی
رشد و کمال
خودشکوفایی
رفتار اخلاقی
خلاقیت
توانمندی های بالقوه و بالفعل انسانی
با توجه به اینکه روانشناسان متعددی در حوزه ی روانشناسی انسان گرایانه فعالیت کرده اند و نظریه های متفاوت و متنوعی هم ارائه کرده اند، نمی توان یک پروفایل یکسان در مورد ماهیت انسان را به همه ی آنها نسبت داد.
با این حال شاید تصویر زیر، تا حدی تصویر کلی ماهیت انسان در نظریه های روانشناسی انسان گرا را ترسیم کند:
.
wiki: روان شناسی انسان گرایانه