قریه ای به یک فرسنگی عسقلان
مازمان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مأزمان. [ م َءْ زِ ] ( اِخ ) تثنیه مأزم. رجوع شود به مأزم.
مأزمان. [ م َءْ زِ ] ( اِخ ) قریه ای به یک فرسنگی عسقلان. ( از معجم البلدان ). و رجوع به همین مأخذ شود.
مأزمان. [ م َءْ زِ ] ( اِخ ) قریه ای به یک فرسنگی عسقلان. ( از معجم البلدان ). و رجوع به همین مأخذ شود.
کلمات دیگر: