لقب طلحه بن عیسی بن ابراهیم قطب یمن متوفی بسال ۷۸٠ هجری است . خاندان وی از روسا و بزرگان یمن بودند و از میان ایشان بزرگانی چون طاهر بن المجعب الهتاری و محمد بن یوسف بن المهتار برخاستند .
هتار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هتار.[ هَِ ] ( ع مص ) به باطل دشنام دادن. ( ناظم الاطباء ).مهاترة. ( معجم متن اللغة ). به یکدیگر دشنام دادن.
هتار. [ هَِ ] ( اِخ ) لقب طلحةبن عیسی بن ابراهیم ، قطب یمن ، متوفی به سال 780 هَ. ق. است. خاندان وی از رؤسا و بزرگان یمن بودند و از میان ایشان بزرگانی چون طاهربن المحجب الهتاری و محمدبن یوسف بن المهتار برخاستند. ( از تاج العروس ).
هتار. [ هَِ ] ( اِخ ) لقب طلحةبن عیسی بن ابراهیم ، قطب یمن ، متوفی به سال 780 هَ. ق. است. خاندان وی از رؤسا و بزرگان یمن بودند و از میان ایشان بزرگانی چون طاهربن المحجب الهتاری و محمدبن یوسف بن المهتار برخاستند. ( از تاج العروس ).
هتار. [ هَِ ] (اِخ ) لقب طلحةبن عیسی بن ابراهیم ، قطب یمن ، متوفی به سال 780 هَ . ق . است . خاندان وی از رؤسا و بزرگان یمن بودند و از میان ایشان بزرگانی چون طاهربن المحجب الهتاری و محمدبن یوسف بن المهتار برخاستند. (از تاج العروس ).
هتار.[ هَِ ] (ع مص ) به باطل دشنام دادن . (ناظم الاطباء).مهاترة. (معجم متن اللغة). به یکدیگر دشنام دادن .
کلمات دیگر: