کلمه جو
صفحه اصلی

هبوط کردن

فارسی به انگلیسی

to descend or fall


descend


descend, to descend or fall

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱- ازبلندی به پستی آمدن فرود آمدن نزول کردن . ۲- تنزل کردن.

لغت نامه دهخدا

هبوط کردن. [ هَُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فرود آمدن. نزول کردن. ( ناظم الاطباء ). به زیر آمدن. فروافتادن. از بلندی به پستی آمدن. هبوط نمودن.


کلمات دیگر: