کلمه جو
صفحه اصلی

هت ء

لغت نامه دهخدا

هت ء. [ هَِ / هََ ت ْءْ ] ( ع اِ ) وقت. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ). هزیع. ( معجم متن اللغة ). وقت و هنگام. ( منتهی الارب ). بخصوص هنگامی ازشب. ( ناظم الاطباء ). و گاهی در مورد روز هم استعمال شود. ( معجم متن اللغة ) ( تاج العروس ). مضی من اللیل هت ء؛ یعنی وقت. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پاره ای از زمان. هَتْی ْ، هَتی ٔ، هَتی ، هِتاء،هیتَاءْ، هیتاء، هتاءة [ هََ / هَُ ءَ ]، هِتَاء.

هت ء. [ هََ ت َءْ ] ( ع مص ) زدن کسی را. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || خوردن طعام. ( اقرب الموارد ). || کج وخمیده گشتن از پیری یا بیماری. ( معجم متن اللغة ).

هت ء. [ هَِ ت َ ءْ ] ( ع اِ ) آن چیز که با وجود کثرت ، اندک نماید. ( معجم متن اللغة ).

هت ء. [ هََ ت َءْ ] (ع مص ) زدن کسی را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خوردن طعام . (اقرب الموارد). || کج وخمیده گشتن از پیری یا بیماری . (معجم متن اللغة).


هت ء. [ هَِ / هََ ت ْءْ ] (ع اِ) وقت . (اقرب الموارد) (تاج العروس ). هزیع. (معجم متن اللغة). وقت و هنگام . (منتهی الارب ). بخصوص هنگامی ازشب . (ناظم الاطباء). و گاهی در مورد روز هم استعمال شود. (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). مضی من اللیل هت ء؛ یعنی وقت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پاره ای از زمان . هَتْی ْ، هَتی ٔ، هَتی ّ، هِتاء،هیتَاءْ، هیتاء، هتاءة [ هََ / هَُ ءَ ]، هِتَاء.


هت ء. [ هَِ ت َ ءْ ] (ع اِ) آن چیز که با وجود کثرت ، اندک نماید. (معجم متن اللغة).



کلمات دیگر: