( صفت و اسم ) ۱ - مقراضی که بوسیله آن ناخن برند: بتاب یکسرناخن قواره مه را دوشاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب . ( خاقانی ) ۲ - مقراض قیچی . توضیح هم [ ناخن برا( ی ) ] صحیح است و هم [ ناخن پیرا( ی ) ] و هیچیک محرف دیگری نیست .
ناخن برا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناخن برا. [ خ ُ ب ُ ] ( اِ مرکب ) مقراض. قیچی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). مقراض. ( رشیدی ) ( فرهنگ نظام ) ( انجمن آرا ) ( جهانگیری ) ( شمس اللغات ). قیچی. مقراض. وسیله گرفتن و بریدن ناخن. که با آن ناخن را می چینند و کوتاه می کنند. ناخن چین. ناخن بر. رجوع به ناخن بر شود :
بتاب یکسر ناخن قواره مه را
دو شاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب.
در رنگ عید شانه زده دنب احمرش.
سیب مه را دو نیم در مشتش.
بتاب یکسر ناخن قواره مه را
دو شاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب.
خاقانی.
چون آینه دو چشم و چو ناخن برا دو گوش در رنگ عید شانه زده دنب احمرش.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 225 ).
کرده ناخن برای انگشتش سیب مه را دو نیم در مشتش.
نظامی.
کلمات دیگر: