کلمه جو
صفحه اصلی

هبوع

لغت نامه دهخدا

هبوع. [هَُ ] ( ع مص ) گردن دراز کرده رفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). گردن دراز کرده رفتن شتر. ( معجم متن اللغة ). || کند رفتن خر. ( معجم متن اللغة ). کند رفتن خر و جز آن. ( اقرب الموارد ). || بشتاب رفتن و با کمک گردن رفتن. ( اقرب الموارد ). || بناگاه فراپیش آمدن قوم از هرجای. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ).

هبوع. [ هَُ ] ( ع اِمص ) رفتار خر کند که تیزرو نباشد. ( ناظم الاطباء ). رفتار خرخاصة. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || بناگاه فراپیش آمدگی قوم از هرجای. ( ناظم الاطباء ).

هبوع. [ هََ ] ( ع ص ) شتری که در رفتن شتاب کند و با کمک گردن رود. ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( لسان العرب ). ابن اعرابی گوید :
و انی لاطوی الکشح من دون ما انطوی
و اقعط بالخرق الهبوع المراجم.

هبوع . [ هََ ] (ع ص ) شتری که در رفتن شتاب کند و با کمک گردن رود. (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (لسان العرب ). ابن اعرابی گوید :
و انی لاطوی الکشح من دون ما انطوی
و اقعط بالخرق الهبوع المراجم .


هبوع . [ هَُ ] (ع اِمص ) رفتار خر کند که تیزرو نباشد. (ناظم الاطباء). رفتار خرخاصة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بناگاه فراپیش آمدگی قوم از هرجای . (ناظم الاطباء).


هبوع . [هَُ ] (ع مص ) گردن دراز کرده رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). گردن دراز کرده رفتن شتر. (معجم متن اللغة). || کند رفتن خر. (معجم متن اللغة). کند رفتن خر و جز آن . (اقرب الموارد). || بشتاب رفتن و با کمک گردن رفتن . (اقرب الموارد). || بناگاه فراپیش آمدن قوم از هرجای . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).



کلمات دیگر: