رعیت پناه. [ رَ عی ی َ پ َ ] ( ص مرکب ) که پناه رعیت باشد. که برای ملت و رعیت ملجاء و پناهگاه باشد :
رعیت پناها دلت شاد باد
به سعیت مسلمانی آباد باد.
که مخصوص بادی به تأیید سرمد.
رعیت پناها دلت شاد باد
به سعیت مسلمانی آباد باد.
سعدی.
خردمند شاها رعیت پناهاکه مخصوص بادی به تأیید سرمد.
سعدی.