کلمه جو
صفحه اصلی

جعر

فرهنگ فارسی

پیخال انداختن یا سرگین او گندن سگ یا صورت عامیانه یی است از جار .

لغت نامه دهخدا

جعر. [ ج َ ] ( ع اِ ) پلیدی خشک چسبیده بر کون. || پیخال مرغ شکاری. ( منتهی الارب ). || باد شکم یا غایط درندگان. ( اقرب الموارد ). ج ، جُعور.

جعر. [ ج َ] ( ع مص ) پیخال انداختن. ( آنندراج ). سرگین اوگندن سگ. ( زوزنی ). سرگین افکندن خداوند مخلب از سباع. ( تاج المصادر بیهقی ). || صورت عامیانه یی است از جأر. ( دزی ). رجوع به جأر در همین لغت نامه شود.

جعر. [ ج َ ] (ع اِ) پلیدی خشک چسبیده بر کون . || پیخال مرغ شکاری . (منتهی الارب ). || باد شکم یا غایط درندگان . (اقرب الموارد). ج ، جُعور.


جعر. [ ج َ] (ع مص ) پیخال انداختن . (آنندراج ). سرگین اوگندن سگ . (زوزنی ). سرگین افکندن خداوند مخلب از سباع . (تاج المصادر بیهقی ). || صورت عامیانه یی است از جأر. (دزی ). رجوع به جأر در همین لغت نامه شود.


دانشنامه عمومی

جعر (روستا). مختصات: ۱۵°۲۵′ شمالی ۴۴°۲۳′ شرقی / ۱۵٫۴۱۷°شمالی ۴۴٫۳۸۳°شرقی / 15.417; 44.383جعر روستایی در غرب مرکزی یمن و در استان صنعا می باشد.
شهرها و روستاها در استان صنعا


کلمات دیگر: