درگشاده. [ دَ گ ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) گشاده در. که در آن گشاده باشد. بی مانع و سد. باز. مفتوح :
درگشاده دیده ام خرگاه ترکان فلک
ماه را بسته میان خرگاه سان آورده ام.
درگشاده دیده ام خرگاه ترکان فلک
ماه را بسته میان خرگاه سان آورده ام.
خاقانی.
خانه او راکس درگشاده ندیدی و سفره اش سرگشاده. ( گلستان سعدی ).