کلمه جو
صفحه اصلی

چنگوره

لغت نامه دهخدا

چنگوره . [ ] (اِخ ) از قرای خرقان قراگوزلو است . زراعتش نصف آبی و نصف دیمی است . باغات میوه زیاد دارد ویکصد خانوار در این قریه سکونت دارند. (مرآت البلدان ج 4 ص 275). دهی است از دهستان خرقان بخش آوج شهرستان قزوین در 38 هزارگزی شمال باختر آوج و 38 هزارگزی راه عمومی واقع است . کوهپایه و سردسیر است . 936 تن سکنه دارد. از رود گامشکان مشروب میشود. محصولاتش غلات ، سیب زمینی ، سردرختی ها، انگور، بادام ، قیسی و عسل است . اهالی بکشاورزی ، قالی و جاجیم بافی گذران میکنند. راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


چنگوره . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در هیجده هزارگزی ضیأآباد و چهارده هزارگزی راه شوسه ٔ عمومی . معتدل و دارای 242 تن سکنه میباشد. از چشمه سار و رودخانه ٔ مایان مشروب میشود. محصولاتش میوه جات ، یونجه ، انگور. اهالی بکشاورزی ، قالی ، گلیم ، جاجیم بافی گذران میکنند. راهش مالرو است از آثار قدیم ، قلعه خرابه ای در جنب آبادی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


چنگوره. [ ] ( اِخ ) از قرای خرقان قراگوزلو است. زراعتش نصف آبی و نصف دیمی است. باغات میوه زیاد دارد ویکصد خانوار در این قریه سکونت دارند. ( مرآت البلدان ج 4 ص 275 ). دهی است از دهستان خرقان بخش آوج شهرستان قزوین در 38 هزارگزی شمال باختر آوج و 38 هزارگزی راه عمومی واقع است. کوهپایه و سردسیر است. 936 تن سکنه دارد. از رود گامشکان مشروب میشود. محصولاتش غلات ، سیب زمینی ، سردرختی ها، انگور، بادام ، قیسی و عسل است. اهالی بکشاورزی ، قالی و جاجیم بافی گذران میکنند. راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

چنگوره. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در هیجده هزارگزی ضیأآباد و چهارده هزارگزی راه شوسه عمومی. معتدل و دارای 242 تن سکنه میباشد. از چشمه سار و رودخانه مایان مشروب میشود. محصولاتش میوه جات ، یونجه ، انگور. اهالی بکشاورزی ، قالی ، گلیم ، جاجیم بافی گذران میکنند. راهش مالرو است از آثار قدیم ، قلعه خرابه ای در جنب آبادی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دانشنامه عمومی

چنگوره ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
چنگوره (آوج)
چنگوره (تاکستان)


کلمات دیگر: