شاعر از فرزندان شیخ داود و از نزدیکان شیخ جعفر سرو قد بوده است
حسن خراسانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حسن خراسانی . [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] (اِخ ) شاعر. رجوع به رفیع قزوینی و ذریعه ج 9 ص 241 شود.
حسن خراسانی . [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] (اِخ ) شاعر. از فرزندان شیخ حسین داود، و از نزدیکان شیخ جعفر سروقد بوده است . احوال او در ذریعه (ج 9 ص 241) بنقل از تذکره ٔ نصرآبادی و روضةالصفا آمده است .
حسن خراسانی. [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] ( اِخ ) شاعر. از فرزندان شیخ حسین داود، و از نزدیکان شیخ جعفر سروقد بوده است. احوال او در ذریعه ( ج 9 ص 241 ) بنقل از تذکره نصرآبادی و روضةالصفا آمده است.
حسن خراسانی. [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] ( اِخ ) شاعر. رجوع به رفیع قزوینی و ذریعه ج 9 ص 241 شود.
حسن خراسانی. [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] ( اِخ ) شاعر. رجوع به رفیع قزوینی و ذریعه ج 9 ص 241 شود.
کلمات دیگر: