کلمه جو
صفحه اصلی

خرسر

لغت نامه دهخدا

خرسر. [ خ َ س َ ] ( ص مرکب ) آنکه سری چون سر خر دارد. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
خرسر و خرس روی و سگ سیرت
خر گرفته بکول خیک شراب.
سوزنی.
فاخته طوقی شترلفجی غضنفرگردنی
خرسری غژغاومویی اعور عیاره ای.
سوزنی.
|| ( اِ مرکب ) سر خر.

دانشنامه عمومی

خرسر، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سپیدان در استان فارس ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان خفری قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷ نفر (۵خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: