جعد گشاینده باز کننده جعد آن که جعد و گیسوی خود را باز کند و فرو نهد .
جعد گشای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جعدگشای. [ ج َ گ ُ ] ( نف مرکب ) جعدگشاینده. بازکننده جعد. آن که جعد و گیسوی خود را بازکند و فرونهد :
بر گرد نعش آن مه لشکر، بنات نعش
صدره شکاف و جعدگشای اندرآمده.
بر گرد نعش آن مه لشکر، بنات نعش
صدره شکاف و جعدگشای اندرآمده.
خاقانی.
کلمات دیگر: