کلمه جو
صفحه اصلی

جعد سا

فرهنگ فارسی

چیزی که بدان جعد بشویند مثل گاو سرشوی .

لغت نامه دهخدا

جعدسا. [ ج َ ] ( اِ مرکب ) چیزی که بدان جعد بشویند مثل گل سرشوی. ( آنندراج ) :
ز گل در خون سرشته جعدسایش
دل مژگان گزیده سنگ پایش.
زلالی.


کلمات دیگر: