اسم است که شباهت به نسبت دارد و آن نام بعضی از علماست .
کماری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کماری . [ ] (اِخ ) از پسران یافث بن نوح است . (تاریخ گزیده چ نوایی ص 26). و رجوع به یافث در همین لغت نامه و مجمل التواریخ و القصص ص 104 شود.
کماری . [ ک َ ] (اِخ ) اسم است که شباهت به نسبت دارد و آن نام بعضی از علماست . (از انساب سمعانی ج ِ 2 ورق 486 ب ).
کماری . [ ک َ رَ] (اِخ ) از دیههای بخارا است . (از معجم البلدان ).
کماری. [ ک َ رَ] ( اِخ ) از دیههای بخارا است. ( از معجم البلدان ).
کماری. [ ک َ ] ( اِخ ) اسم است که شباهت به نسبت دارد و آن نام بعضی از علماست. ( از انساب سمعانی ج ِ 2 ورق 486 ب ).
کماری. [ ] ( اِخ ) از پسران یافث بن نوح است. ( تاریخ گزیده چ نوایی ص 26 ). و رجوع به یافث در همین لغت نامه و مجمل التواریخ و القصص ص 104 شود.
کماری. [ ک َ ] ( اِخ ) اسم است که شباهت به نسبت دارد و آن نام بعضی از علماست. ( از انساب سمعانی ج ِ 2 ورق 486 ب ).
کماری. [ ] ( اِخ ) از پسران یافث بن نوح است. ( تاریخ گزیده چ نوایی ص 26 ). و رجوع به یافث در همین لغت نامه و مجمل التواریخ و القصص ص 104 شود.
پیشنهاد کاربران
کمک دور
کلمات دیگر: