حالت دل سپار . دل سپردگی .
دل سپاری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دل سپاری. [ دِ س ِ ] ( حامص مرکب ) حالت دل سپار. دل سپردگی. دلدادگی :
گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
بر طمع دلستانی ماندم به دل سپاری.
گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
بر طمع دلستانی ماندم به دل سپاری.
فرخی.
رجوع به دل سپار شود.پیشنهاد کاربران
دل سپردن
عاشق شدن، علاقه مند شدن
دل خودرابه دل کسی گره زدن
کلمات دیگر: